عصرهای زمین بر اساس ستاره شناسی از عصر حجر تا امروز
از نظر ستاره شناسی زمین در عصرهای مختلفی قرار میگیرد که مرحله به مرحله در شکل گیری تمدنها، ایجاد زبان و خط، ایجاد خدایان و همینطور سیاستها نقش داشتند. نظرات مختلفی برای محاسبه این عصرها بر اساس حرکت سیارات، جایگیری آنها در کهکشان، حرکت زمین وجابجایی محورهای آن هست که باعث میشود نتوانیم دقیقا شروع و پایان یک عصر را در یک تاریخ بخصوص اعلام کنیم. بعضی ستاره شناسان بر این باورند که هر عصر حدود ۲۱۵۰ سال هست، بعضی ۲۰۰۰ سال و این ۱۵۰ سال حدودی را اختلاف را دوران انتقال مینامند. یعنی اگرچه پایان یک عصر، همزمان با شروع عصر جدید است اما این انتقال و جایگزینی ناگهانی اتفاق نمی افتد بلکه در این ۱۵۰ سال هم تاثیرات عصر قبل باقیست و هم تحولات عصر جدید در حال وقوع است. بعضی دیگر پا را فراتر نهاده اند و معتقدند که ده درجه آخر نشانی که در حال رفتن است مرحله انتقالی به عصر جدید است. بعضی تمدن ها مثل مایاها ۲۰۱۲ را پایان عصر “ماهی” و شروع عصر “دلو” در نظر گرفتند و بعضی ستاره شناسان بر اساس روش های دیگر محاسبه می کنند. ما در اینجا قصد توضیح دادن روش های مختلف محاسباتی بر اساس نظریه های مختلف را نداریم اما چیزی که از تغییر ساختارهای فکری – فرهنگی- علمی- تکنولوژی ….. کاملا مشهود است این است که ما در دوران انتقالی پایان عصر “ماهی” و شروع ” اثر طلایی دلو یا همان آکواریوس ” هستیم
به هر حال در آسترولوژی مدرن جابجایی از یک عصر به عصر دیگر در یک نقطه از زمان در یکسال یا یک روز خاص اتفاق نمی افتد چون تخریب ساختارهای ذهنی و اجتماعی – سیاسی و حکومتی از عصری به عصر دیگر نیازمند زمان و تحول علمی – فرهنگی و تفکری بنیادی و ریشه ای است
اسامی اعصار طبق نام گذاری لاتین»
دلو = اکواریوس ، لئو= شیر ، ماهی= پایسیز ، کنسر= خرچنگ ، جمینای= دوقلو ،تاروس= گاو ، اریس= قوچ
عصر لئو (شیر)
حدود۱۰۵۰۰ قبل از میلاد تا حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد
در این زمان زمین شروع به ذوب کردن برفها و یخهای عصر یخبندان کرد و هوا گرم تر شد. همانطور که قبلا در پستها خوانده اید خورشید حاکم لئو است. در این زمان بود که به خاطر گرمای خورشید و از بین رفتن عصر یخبندان انسانها شروع به پرستش خورشید کردند. لئو فرمانروای آتش است. تحت تاثیر خورشید جمیعت زمین رو به افزایش کرد. در
حد خیلی کوچک زراعت ایجاد شد و تحت تاثیر شرایط آب و هوایی حیوانات عظیم الجثه از بین رفتند. این عصر ، عصر سنگ هم نامیده میشود.
عصرکنسر ( خرچنگ )
قبل از میلاد :-۸۰۰۰-۶۴۵۰
از عصر لئو( آتش) به عصر کنسر ( آب) وارد میشویم و چه اتفاقی میافتد؟ سیل عظیم حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد و سراسر زمین را آبها فرا میگیرند. این سیلها عظمت خدای خورشید را در هم میشکند و پرستش ماه ( فرمانروای کنسر) شروع میشود. چون انسانها در مییابند که ماه قادر است سطح آبها را کنترل کند. ( جزر و مدّ). این عصر از نظر ستاره شناسی عصر ” مادر عظیم” خوانده میشود. چون تولد، تغذیه، حفاظت و زندگی خانوادگی شروع میشود. حیوانها خانگی و نگهداری میشوند. آثار باستانی که از این دوره پیدا شده اند همگی ظاهر زنانه دارند، چون کنسر همیشه یک مادر دلسوز است، فرقی نمیکند که مرد باشد یا زن باشد. این طبیعت خرچنگ هست.اجتماعات کوچک در اطراف رودخانهها ایجاد شد و زندگی خانوادگی شکل گرفت و دوران شکار و غار نشینی کم کم رو به زوال رفت.
عصر جمینای ( دوقلو)
۶۴۵۰ – ۴۳۰۰ قبل از میلاد
این دوره مشخصات جمینای ( دوقلویی) دارد، انسانها با هوشتر میشوند. تجارت و پول متولد میشود. ارتباطات شکل میگیرند و خط متولد میشود. جمینی متخصص در ارتباطات , صحبت کردن و زبان است. زبانها ایجاد میشوند. قبل از این دوره ارتباط بیشتر از طریق انرژی صدا و تله پاتی بوده اما در این دوره زبانهای اولیه شکل میگیرند. این دوره ذکاوت و آگاهی انسانی آشکار میشود. متخصصان معتقدند که داستان آدم و هوا در باغ عدن از همین دوره است. زمانی که انسان قدرت تشخیص و اراده را میشناسد. از این دوره هر چیزی که باقئست نشانه دو تا بودن ( دوقلو )دارد. پرستش از ماه خارج شد و قدرت ” الهی” و “شیطانی” جای آنها را گرفت. عصر جمینای شروع ایجاد دین شکل گرفته( Organized ) است.
در این عصر لباس و پوشش شکل گرفت و معامله میشد و انسانها شروع به ماجراجویی برای شناخت فراسوی مرز روستاهایشان کردند. در این دوره حکومتهای کوچک شکل گرفت
عصر تارس ( گاو )
حدود چهار هزارو سیصد تا دو هزار وصد و پنجاه قبل از میلاد
در این دوره شهر نشینی به معنای واقعی شکل گرفت. تاروس ( متولدین اردیبهشت) یک نشان فیکس است که تغییر نمیخواهد. جا به جایی نمیخواهد. زندگی استیبل و پایدار میخواهد. و این پایان جا به جاییها و ایجاد شهرنشینی بود. به جای گشتن به دنبال غذا وسایل ابتدایی(گاو آهن ) برای برداشت محصول ساخته شد ( چون گاو نر تنبل است و به دنبال آسایش بیشتر). زمین سمبل زایش شد( عنصر گاو نر) و دوباره در این عصر زنانگی اهمیت پیدا کرد( ونوس سیاره حاکم بر تاروس است).در این زمان جواهرت اهمیت پیدا میکند( ونوس)، بانکهای ابتدایی به وجود میآیند( ونوس نشان پول و جواهرات حاکم تاروس است). شعار تاروس این است : “مال من”، شاید این جمله را حتا از کودکان اردیبهشتی زیاد بشنوید. تاروس مالکیت میخواد و در این عصر بود که سندهای مالکیت ایجاد شد و حتا وراثت و ارث و میراث قانون گرفت. تاروس فرمانروای بنای ساختمانی و برج است. تاروس خانه راحت با تمام امکانات میخواهد. تاروس امنیت و پایداری میخواهد و در این زمان بود که اهرام در مصر ایجاد شد، بناهایی که همچنان باقئست و فرعونهایی که همچنان با مومیائی باقی هستند در اهرامی که احساس امنیت به آنها میداده است.
پرستش در این دوره بر اساس پول و ثروت ( ونوس خدای پول حاکم تاروس) بود.معبد به وجود آمدند که محل جمع آوری پول برای خدایان بودند و خدایانی که میخواستند محبت را نشان دهند دارائی و ثروتشان را با دیگران تقسیم میکردند.
از نظر فرهنگی سطح و درجه بندیها شروع شد. بالاتر و پاین ترها در این دوره شدت گرفت که برا ساس پول و مقام این طبقه بندیها انجام میشد.
هنر شکل گرفت ( ونوس ) به خصوص مجسمه سازی.از آن دوره مجسمههای به شکل گاو نر زیاد پیدا شده و این هنر در ساخت و سازها و رنگ آمیزیها خودش را کامل نشان میدهد.
عصر اریس: (قوچ )
حدود دو هزار وصد و پنجاه سال قبل از میلاد مسیح تا یک سال بعد از میلاد
اریس ( قوچ) یعنی هویت همراه با غرور و خود بینی : ” من هستم” . “من خدا هستم”. و اینجا بود که خدایان یونان متولد شدند. خدایان زن و مرد بسیاری که همگی باید قهرمانی و قدرت خود را اثبات میکردند. جنگ بین این خدایان در میگرفت و در نهایت موسی ندای تک خدایی سر داد.
در این دوران قبیلهها تحت تاثیر مارس ( فرمانروای اریس و خدای جنگ و خونریزی) شروع به قدرت نمایی کردند.
عصر اریس دوران خونین جنگ ها، رومیان یا ” پسران مارس” است. قانون هر کس قویتر است “قانون جنگل” همه جا فراگیر شد.
بناها در این دوره به ترتیبی ساخته شدند که از جنگ و یورش انسانها را در امان دارند. دوران اریس دوران غرور، خود بینی و منیتها بود که با تولد مسیح خاتمه مییابد. تولد مسیح شروع عصر پایسیز(ماهی) است.
عصر ماهی(پایسیز)
سال تولد مسیح تا حدود سال ۲۱۶۰- ۲۱۵۰ تفاوت نظر در شروع عصر اکواریوس هست. بعضی معتقدند که از سال ۲۰۱۲ پایان عصر ماهی بوده و بعضی معتقدند سال ۲۰۰۰ بوده و بعضی معتقدند سال ۲۱۶۰ است
به هر حال هر عصر به طور ناگهانی تمام نمیشود و از حدود ۷۰۰ سال قبل نشانههای آن دیده میشود. به هر حال شروع عصر پایسیز شروع دینهای مختلف است. مسیحیت، بودا ، ویشنو،برهما، تزو، اسلام، اگنی،شیوا
ماهی مهربان است و دلسوز و بخشنده. در نتیجه ابتدای عصر ماهی پیروان مسیح برای رهایی از جنگهای خونین اریسی و رومیان شروع به ترویج محبت و بخشش کردند. آنها کد مخفی داشتند و آن کد کشیدن یک ماهی به شکل ضربدر روی زمین بود و اینگونه یکدیگر را میشناختند. اما ماهی منطقی و عاقل نیست. فداکار,احساساتی، رویائی و خیالاتیست. و اینگونه بود که انسانها در حقیقت، جهل ، خرافات گم شدند. دینها که اول برای محبت شکل گرفتند به جنگ و خونریزی ختم شدند.
جنگهای صلیبی، تحکم کلیسا بر مردمان پایسیزی که حق خود را طلب نمیکنند ,کشور گشاییهای اسلامی اعراب و ترکان ….و البته هنوز که هنوزه ما درگیر اینگونه جنگها با ریشه مذهبی هستیم. جنگهای این دوره مثل جنگهای دوران اریس برای یک دشمن خارجی نبود ، اینبار دشمن درونی ایجاد شده بود و جنگها به نام شیطان “دشمن درونی” ایجاد میشدند. زنها ضعیف شدند و تحت ستم، شکنجه، ضرب و شتم قرار میگرفتند.
ذهنیت پایسیزی حاکم شد. گیجی، تقلید و پیروی کورکورانه. اگر دقت کنید میبینید که سمبل پایسیز ۲ ماهی هست که به ۲ جهت متفاوت شنا میکنند. این یعنی پلاریزه شدن یعنی روح و جسم، یعنی درون و بیرون، یعنی آنچه که باید به وحدانیت برسد اما نمیرسد چون در ۲ جهت مخالف است.
اما خوشبختانه هر عصر تقسیم با ۱۲ دوره میشود. یعنی مثلا ما دوره اکواریوس(۱۸۰۰-۱۹۸۰) از عصر پایسیز داشتیم و آن زمانی بود که انقلاب صنعتی در اروپا شکل رفت و علم و دانش شروع به پیشرفت کرد. دورهها هر کدام به نوبه خود باعث تغییراتی موقت در عصرها شده اند. هر دوره ۱۸۰ سال طول میکشد. بر طبق بعضی نظریات ما در دوره پایسیز از عصر پایسیز هستیم و این زمانیست که جنگها و اختلافات مذهبی به اوج رسیده اما پیدایش اثر طلایی اکوریوس نشانه خود را شروع کرده و بعضی معتقدند که اکوریوس شروع شده و پایسیز در حال رخت بر بستن است و نفسهای آخر را میکشد. پایسیزی میگوید ” من اعتقاد دارم” اما اکوریوس میگوید ” ثابت کن”. اگر چه عصر پایسیز ما را با دنیای درون و ارتباطات ماورا آشنا کرد اما در عصر اکوریوس حقیقت این علوم را در میابیم و ماهیت اصلی کائنات آشکار میشود. از بعد سوم بهبعد های بالاتر دسترسی پیدا میکنیم
عصر طلایی : آکواریوس
حدود۲۱۵۰- ۴۳۲۰
دوره برابری، برادری، دموکراسی، تکنولوژی به اوج میرسد چون اورانوس نابغه الکتریسیته و تکنولوژی است، انسان آفریننده میشود . انسانها با دیگر کرات ارتباط برقرار میکنند و با هم زندگی میکنیم. نژاد، دین ،رنگ پوست، پاسپورت، ملیت، سیاره محل تولد بی معنی خواهد بود. ازدواجها برای سکس بر اساس ظاهر نخواهد بود و معنای عمیق تر پیدا میکنند. جاودانگی، بشر دوستی، آزادی متبلور میشود. در واقع پاکسازی ها و آگاهی های درونی هویت فیزیکی و تبلور بیرونی می گیرند….
اگر در عصر پایسیز سفر ذهنی در یونیورس داشتیم در عصر آکواریوس با تکنولوژی میتوانیم در یونیورس و ابعاد مختلف سفر کنیم. شغلها بیشتر از خانه با تکنولوژی و اینترنت انجام میشوند. فرم راهبریها و سیاستها تغییر میکند چون آکواریوس نشان گروه و مردم است در نتیجه راهبری تک نفره در ساختار عصرآکواریوس نخواهد بود . پزشکی و مهندسی ژنتیک پیشرفت چشمگیری خواهد داشت و پیوندهای اعضا بطور گسترده ای معمول و در دسترس خواهند شد. کوانتوم کامپیوترها ایجاد میشوند . ربات – انسان ها در حد پیشرفته ای در زندگی با ما همراه خواهند شد. معنی زمان و سیستم روزانه و تعریف و استفاده ما از زمان متفاوت خواهد شد. سمبل آکواریوس انسانیست که با یک دلو برای دیگران آب میریزد ( سقا) و اینگونه است که آب حیات و روح عشق کائنات بر روح و جسم ما ریخته میشود و ما آنرا به دیگران هدیه میدهیم